گفتگو با مسعود برآبادی: چگونه در نواختن گیتار پیشرفت کنیم؟

به تازگی در لامینور با مسعود برآبادی ، مدرس گیتار، به گفتگو نشستیم تا درباره‌ی بهترین راه‌های یادگیری گیتار و موانع پیش‌روی نوازندگان صحبت کنیم. حاصل این گفتگو را در ادامه می‌بینید.

مسعود برآبادی (متولد سال ۱۳۵۹) نوازنده و مدرس گیتار کلاسیک است. آقای برآبادی امروز یکی از اساتید گیتار مشغول در آموزشگاه موسیقی آوای سپهر هستند و بسیاری از ویدیوهای آموزشی ایشان در بخش آموزش گیتار لامینور در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است.

در این مطلب تصمیم گرفتیم گفتگویی کوتاه با مسعود برآبادی انجام دهیم و مشکلات و سوالات متداول نوازندگان گیتار را با ایشان مطرح کنیم. در این گفتگو با نحوه‌ی فراگیری تئوری موسیقی و یادگیری شنیداری گیتار، نحوه‌ی انتخاب ساز و سبک نوازندگی، راه‌های صحیح تمرین گیتار و مسیر پیشرفت در این زمینه آشنا خواهید شد. مصاحبه‌ی مسعود برآبادی با لامینور را در ادامه می‌خوانید.

گیتار را شنیداری شروع کنیم یا تئوریک؟

موسیقی یک زبان است و کهن‌ترین زبان دنیا هم محسوب می‌شود. هر زبانی یک شیوه‌ی گفتار و نوشتار دارد. زبان موسیقی در طول تاریخ انقدر پیشرفت کرد که تبدیل به یک علم شد. هرکسی می‌خواهد وارد دنیای موسیقی شود، از نظر من، باید این علم را یاد بگیرد. حالا بسته به هدف هرکس میزان نیاز به یادگیری زبان موسیقی هم متفاوت خواهد بود.

 

اگر کسی فقط برای خودش ساز بزند نیاز کمتری به تئوری موسیقی دارد. هرچند باید از موارد اولیه آگاه باشد. یعنی حداقل باید شیوه‌ی گفتار و نوشتار این زبان را در ساده‌ترین شکل یاد بگیرد. حالا اگر بخواهید بیشتر پیشرفت کنید بهتر است دانش خود را هم افزایش دهید.

یادگیری موسیقی از راه مطالعه‌ی منابع نوشتاری

یک نوازنده‌ی حرفه‌ای باید در تمامی ابعاد رشد کند.

قدیم به این شکل بود که موسیقی به شکل سینه به سینه آموزش داده می‌شد. رابطه‌ی استاد و شاگردی وجود داشت. پس یک استاد و شاگرد با هم هرروز در ارتباط بودند و شاگرد طی چندسال این مطالب را یاد می‌گرفت. اما امروزه این رابطه دیگر وجود ندارد و چنین منابعی در دسترس نیست. و مطالب موجود – از جمله ترانه و ملودی- همگی مکتوب شده هستند. پس ما اگر نت‌خوانی، ضرب‌ها و اصول اولیه‌ی موسیقی را، که در عرض چند جلسه قابل یاد دادن هستند، به خوبی بدانیم، در این زمینه بسیار پیشرفت خواهیم کرد.

پس اگر هفته‌ای یکبار به کلاس می‌روید یا به تنهایی قصد یادگیری ساز را دارید، به راحتی می‌توانید از همین منابع مکتوب استفاده کنید. وگرنه یادگیری شما فقط به شنیدن و نواختن از راه شنیدن محدود می‌شود. پس از نظر من در ابتدا نیازی به یادگیری هارمونی و علم ادغام صدا نیست اما اصول ابتدایی و الفبای موسیقی را باید یاد گرفت. الفبای موسیقی هم همین یادگیری نت‌ها، شناخت خطوط حامل، فواصل و... است.

بهترین گیتار کلاسیک با قیمت کمتر از ۶۵۰ هزار تومان 

چرا یادگیری شنیداری به تنهایی کافی نیست؟

اگر نوازنده‌ای تنها با تکیه بر شنیدار کار کند کار سخت‌تری را پیش رو دارد و مسیر طولانی‌تری را هم باید طی کند. همچنین برداشت‌های شخصی‌تری هم خواهد داشت. چون تنها با گوش و بدون آموزش یاد می‌گیرد. اما اگر زبان را بلد باشید می‌توانید اصل قطعه، ریتم آن و سایر مشخصات را فرابگیرید و راحت‌تر قطعه را تمرین کنید.

عده‌ای هستند که هموار مقابل یادگیری تئوریک گارد دارند. اما من همیشه در کلاس‌ها به آن‌ها تئوری را یاد می‌دهم. گاهی این کار شش جلسه طول می‌کشد گاهی بیست جلسه. اما بالاخره اتفاق می‌افتد. اوایل کمی شنیداری کار می‌کنیم و بعد کمی هم تئوری را آموزش می‌دهیم. سپس کم کم ‌آشنا می‌شوند و در می‌یابند که ایده‌ی چندان پیچیده‌ای هم نیست.

اما شخصی که تنها از راه‌های شنیداری موسیقی یاد می‌گیرد، باید همواره تحت آموزش باشد. و باید همیشه با کسی در ارتباط باشد تا از او در این راه کمک بگیرد. این مسئله بد نیست. اما نمی‌شود تا ابد این کار را انجام داد.

برای تبدیل شدن به یک گیتاریست حرفه‌ای چه طرز فکری لازم است؟

فارغ از هر سازی که یاد می‌گیرید مهم‌ترین مسئله این است که سطح اطلاعات خود را افزایش دهید. پس صرفا به دانسته‌های خودتان اکتفا نکنید. اگر تنها به یادگیری‌های محدود اکتفا کنید ساخته‌ها و آهنگ‌های شما هم در همین حد باقی خواهد ماند. پس همیشه به دنبال اطلاعات و مطالعات بیشتر باشید. موسیقی بشنوید و از تجربیات افراد دیگر استفاده کنید.

اگر اطلاعات شما بیشتر شود، نوع اجرا و ساختار آهنگ‌های شما نیز تغییر خواهد کرد. برای افرادی که به دنبال موسیقی حرفه‌ای هستند، این نوع نگاه بسیار مهم است. یک نوازنده‌ی حرفه‌ای باید در تمامی بخش‌ها رشد کند. باید همواره دانسته‌هایش را افزایش دهد. وگرنه همیشه در حد متوسط باقی خواهد ماند.

انتخاب اولین ساز، از زبان مسعود برآبادی

اگر نوازنده‌ای تنها با تکیه بر شنیدار کار کند مسیر طولانی‌تری را پیش رو دارد.

خود انتخاب صحیح ساز خیلی وقت‌ها مشکلی است که البته در روند کار مرتفع خواهد شد. خیلی‌ها ساز را بر اساس نظرات جامعه انتخاب می‌کنند. مثلا سازی را انتخاب می‌کنند که بتوانند در بین دوستان و مهمانی‌ها آن را بزنند. این نگاه چندان خوب نیست. همیشه باید تاثیر صدای ساز بر روحیات خودتان را در نظر بگیرید. اولین مرحله انتخاب درست ساز بر اساس علاقه‌ی خودتان است.

در انتخاب گیتار، گیتار الکتریک تقریبا بر اساس گیتار کلاسیک طراحی شده است. پس مراحل مقدماتی از جمله انگشت‌گذاری را می‌توان بر روی گیتار کلاسیک یاد گرفت و بعد به گیتار الکترونیک منتقل کرد. بعدا تنها بعضی از افکت‌ها و پوزیشن‌های دست به کار اضافه می‌شود.

اما در بحث کلی انتخاب ساز بهتر است تنها به سراغ گیتار (به دلیل محبوبیت فعلی آن‌) نروید. اگر خوب گوش کنید ممکن است به صدای ویولن یا پیانو بیشتر علاقه‌مند باشید و این سازها بیشتر شما را تحت تاثیر قرار دهد.

در نهایت هرکس با یک ساز شروع به یادگیری می‌کند. اگر مسیر را درست پیش بروید یک روز در همان ساز پیشرفت می‌کنید و به آن علاقه پیدا خواهید کرد. اما بهتر است ساز خود را با نگاه باز انتخاب کنید.

آشنایی با انواع سیم گیتار کلاسیک 

انتخاب سبک نوازندگی

بهتر است سازهای مختلف را نسبت به ساختار و سبک اجرایی همان ساز یاد بگیرید. به عنوان مثال اگر تار را انتخاب می‌کنید بهتر است بدانید این ساز ایرانی است. پس ساز را با یک قطعه‌ی پیچیده از باخ یا یک ملودی پاپ شروع نکنید. در تار ما پیش درآمد اصفهان و تصنیف‌های ایرانی را یاد می‌گیریم.

برای بقیه‌ی سازها هم همینطور است. بهتر است اول گیتار را با ملودی‌های مربوط به این ساز کار کنید و بعد به سراغ سبک‌های دیگر بروید. کسی که پیانو یاد می‌گیرد

بهتر است اول با کوک استاندارد پیانو آغاز کند و صدای ۸۸ کلید را به شکل عادی بشنود و فواصل را بشناسد. بعد به سراغ تغییر آن و اجرای قطعات جواد معروفی برود. پس اول بهتر است بر مبنای ساختار ساز و موسیقی مرتبط با آن کار را شروع کنید.

روزانه چه اندازه و چگونه تمرین کنیم؟

اگر قرار است به صورت خودآموز کار را شروع کنید بهتر است همواره با یک شخص باتجربه در ارتباط باشید. صرفا خود آموز نباشید. بلکه چند وقت یک باره درباره‌ی مطالبی که یاد گرفته‌اید با استادی مشورت کنید.

همچنین اگر خودآموز شروع می‌کنید منبع یادگیری خود را درست انتخاب کنید. چون ممکن است بسیاری از منابع آموزشی اشتباه باشند و شما هم به اشتباه آن‌ها را فرا می‌گیرید.


پس در ابتدا همان نیم ساعت کافی است. کسی که پیشرفت می‌کند خودش هم این زمان را بیشتر خواهد کرد. هرچند تمام این پیشرفت‌ها باید با لذت اتفاق بیافتد تا اجبار. در نهایت زمان تمرین تبدیل به زمان تفریح می‌شود.تمرین هم به هدف و نگرش شما برمی‌گردد. اینکه آیا موسیقی بخشی از فعالیت‌های روزانه‌ی شما (در کنار کارهای دیگر) است یا به دنبال یادگیری حرفه‌ای ساز هستید. در ابتدا نیم ساعت تمرین در روز کافی است. نیازی هم نیست که پیوسته باشد. می‌توانید دوتا ۱۵ دقیقه یا سه تا ۱۰ دقیقه تمرین کنید و در این میان به عضله‌ها استراحت بدهید. همینطور بهتر است تمرین را در ساعاتی که انرژی بیشتری دارید انجام دهید. ساعات اولیه‌ی صبح زمان بسیار مناسبی برای تمرین است.

کسی که تمرین می‌کند کم کم از این کار لذت خواهد برد. از همه‌چیز فارغ خواهید شد و با خیال آسوده ساز را برمی‌دارید و تمرین‌ها را انجام می‌دهید. همینطور ممکن است بعضی روزها نتوانید به شکل کامل تمرین کنید. اما بهتر است که ساز را بردارید و در حد ۵ دقیقه هم که شده یک ملودی را بنوازید. هر روز زمانی، هرچند کوتاه، را با ساز خود بگذرانید.

خودتان چگونه گیتار را شروع کردید؟

نگرش هر نوازنده‌ای ممکن است بعد از سال‌ها ساز زدن تغییر کند.

من راستش خودم با همان نگرش اشتباه شروع به نوازندگی کردم و گیتار را هم به صورت اتفاقی انتخاب کردم. زمانی که گیتار را دست دوستانم دیدم هنوز صدای سازهای دیگر را نشنیده بودم. گیتار جزو اولین سازهایی بود که دیدم و با اطلاعات کم با چندتا آکورد ساده شروع به نواختن و خواندن کردم. آن زمان هم فقط در مینور می‌زدم. کاری که امروز اکثر نوازنده‌ها انجام می‌دهند و به حس کار لطمه وارد می‌کند. زیرا گاهی اوقات نیاز به ماژور هم هست. اما به همین شکل چندسال تنها ریتم می‌زدم و می‌خواندم.

پس از چند سال متوجه شدم که در حال پیشرفت هستم و یکسری دوره‌های تخصصی را با آقای امیرابراهیمی شروع کردم و بعد در کنسرواتوار تهران رهبری ارکستر را گذارندم. هرچند قصدم این بود که با دنیای موسیقی آشنا شوم و قصد رهبری ارکستر نداشتم. اما متاسفانه شاخه‌های موسیقی انقدر محدود بود که در نهایت رهبری ارکستر ایرانی را انتخاب کردم.

بعد هم سازم را کلا تغییر دادم و هارمونیکا (ساز دهنی) را انتخاب کردم و شروع به نوازندگی در سبک بلوز کردم. هرچند این بار نگاه جدیدی داشتم. تئوری موسیقی را بلد بودم و می‌دانستم که در چنین سبک‌هایی باید خیلی بیشتر موسیقی بشنوم.

زیرا سبک بلوز مانند موسیقی فولک هر کشور دیگری است و باید انقدر در آن فضا قرار بگیرید تا آن موسیقی را یاد بگیرید. پس این بار هم موسیقی را شنیداری یاد گرفتم هم علمی.

نگرش هر کس ممکن است بعد از سال‌ها ساز زدن تغییر کند. اگر سال‌ها سازی را بزنید پس از مدت‌ها درک می‌کنید که من یک ساز جدید را دوست دارم اما همه‌ی این انتخاب‌ها با پختگی اتفاق خواهد افتاد. همانطور که گفتم شنیدن موسیقی و مطالعه بسیار مهم است.

شما اگر روزی ۴ ساعت هم تمرین کنید تنها از لحاظ تکنیکی قوی خواهید شد. اما اگر به موسیقی گوش نکنید پیشرفت شما بسیار کند خواهد بود. باید تمامی ابعاد با هم رشد کنند. اگر نیم ساعت تمرین می‌کنید نیم ساعت هم موسیقی گوش کنید. برای لذت بردن و یاد گرفتن. با این کار کم کم سبک مورد علاقه‌ی خود را پیدا می‌کنید و در کار خود پیشرفت خواهید کرد.

دیدگاه ها(3 دیدگاه)

  1. کاربر مهمان

    4 سال پیش

    بقدری این ساز دوست دارم که وقتی نامید از نواختن میشوم گریه میکنم

  2. کاربر مهمان

    4 سال پیش

    سلام استاد من تازه شروع کردم نزدیک ب پانزده جلسه با مربی خیلی خوب تمام نت هارا بصورت شکل می‌آموزد اما من هنوز کندم وحتی یک آهنگی که معنا بده نمیتوانم بزنم راهنمایی کنید

  3. کاربر مهمان

    6 سال پیش

    لطفا بفرمایید که برای عوض کردن سریع تر آکوردها چه تکنیکی استفاده کنیم ؟